دنیای رنگی من💜

رها ز آنچه هست و نیست...:) دخترک شاد💙

وقتی میگن : از دو دقیقه بعد خودت خبر نداری...

عصری رفته بودیم بیرون اونم با کلی ذوق‌وشوق چون از اول پاییز جایی جز خونه و مدرسه نرفته بودم... وقتی رفتم درمانگاه برای گرفتن جواب ازمایشم تو ذهنم این بود که برم دونات بخرم و یه فیلم طنز هم دانلود کنم خستگیمو بشوره ببره تو محیط بیمارستان به خیلی چیزا فکر کردم آخه کلی معطل شدیم به خاطر همین وقت برای فکر کردن زیاد بود... اینکه هدف هايي که من داشتم بیشتر از رو علاقه دیگران بود! یعنی تحت تاثیر حرف بقیه قرار گرفته بودم به اینکه من اصلا برای پزشکی ساخته نشدم... بالاخره فهمیدم این موضوع رو و خوشحال شدم که دیگه غصه نمیخورم  تا اومدم این خبر رو به دوست صمیمیم بدم خانمه گفت پلاکت خونم پایینه باید ازمایش دوباره تکر...
7 مهر 1402
1